دل نوشت

ساخت وبلاگ
نیمه شب ها که خواب بسیاری از انسانها را در اغوش میگیرد

و از من روی برمیگرداند 

دلم هوای تو را میکند

تا به خوابی که مهمان چشمانم نمی شود

اغوشت را نشان دهم و 

بی نیازی خود را از اغوشش به رخش کشم 

ولی چه سود

تمامی اغوشها برای من ممنوع گشته اند

چه اغوش تو 

چه اغوش خواب

و چه اغوش مرگ....

مرگ را چون پادزهری میبینم برای رهایی از دردهای گاه و بیگاه

مرگ پلی است برای رسیدن به تو 

هنگامی که روحم از کالبد زمینی دل میکند و به پرواز در میاد

عنانش را در دست گرفته و راهی سرای یار میشوم 

حتی اگر زنی را همبستر شبهای مهتابیت ببینم 

باز هم ارزش دارد 

چون روحم کنار تو حضور دارد 

و این حضور سبزترین حضور خواهد بود

زیرا من دارمت و تو نداریم....

و این خواسته هر دونفرمان بود

سخنی از حضرت دوست.......
ما را در سایت سخنی از حضرت دوست.... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cheknevisham بازدید : 235 تاريخ : چهارشنبه 24 آبان 1396 ساعت: 18:16